(به احترام قلم از کپی مطالب بدون درج منبع خودداری نمایید)

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 115
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 132
بازدید ماه : 196
بازدید کل : 35715
تعداد مطالب : 246
تعداد نظرات : 78
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 246
:: کل نظرات : 78

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 7

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 115
:: باردید دیروز : 4
:: بازدید هفته : 132
:: بازدید ماه : 196
:: بازدید سال : 7656
:: بازدید کلی : 35715
نویسنده : گمنام
شنبه 15 فروردين 1394

این داستان واقعی است….حتما بخوانید
در تاریخ ۲۰ مهرماه سال ۶۵ جوانی به نام امین ، نامه ای برای مجله ی زن روز می نویسد و داستان عجیب زندگی خود را بازگو می کند:

نامه ی اول:
پسری ۱۷ ساله هستم و در خانواده ای مرفه و ثروتمند زندگی می کنم. پدرو مادرم هر دو پزشک هستند و از صبح زود تا پاسی از شب را خارج از منزل سپری می کنند. انقدر مشغله ی کاری شان زیاد است که اصلا از خودشان نمی پرسند تنها فرزندشان ( من ) کجا هستم ؟ چکار می کنم ؟ با چه کسی رفت و امد دارم؟… تنها کاری که آنها برایم کردند این بود که برای رفع مشکل تنهایی ام در خانه ، دختر خاله ام ( که همسن خودم می باشد ) را به سرپرستی پذیرفتند ، تا تنهایی ام را پر کند. غافل از اینکه این آغاز مشکلات من بود. یکسال است که دختر خاله ام به خانه ی ما آمده و مدام با پوشیدن لباسهای نیمه برهنه و آرایش های هوس برانگیز و ترفندهای شیطانی ، از من تقاضای نامشروع  با خود را می کند. اما به لطف خدا من تا به حال اسیر این هوسبازیهایش نشده ام و بر خلاف پدر و مادرم که می دانم مثل دختر خاله ام اهل هوسبازی هستند ، دامن خود را به گناه آلوده نکرده ام.
شما را به خدا کمکم کنید. چطور می توانم جواب حرفهای چرب و نرم دختر خاله ام را بدم؟ بارها او را نصیحت کرده ام ، اما گوشش بدهکار نیست. می دانم که اگر موضوع را با پدر و مادرم مطرح کنم ، انها نیز از دختر خاله ام حمایت می کنند. می دانم که زیبایی ام باعث می شود که دختر خاله ام اشتیاق  بیشتری به من پیدا کند. اگر موهای طلایی و چهره ی زیبا نداشتم شاید اینطور نمیشد.من نمی خواهم تسلیم شوم ، نمی خواهم گناه کنم. ای کاش زیبا نبودم ، ای کاش در خانواده ای فقیر زندگی می کردم و چهره ی زشتی داشتم تا چنین اتفاقی برایم نمی افتاد. کمکم کنید که او را هدایت کنم ، کمکم کنید به گناه نیفتم …
با تشکر ، برادرتان امین ۲۰ مهرماه ۱۳۶۵ ساعت ۱۷:۳۰

نامه ی دوم:
امین در تاریخ ۱ دی ماه ۱۳۶۵ نامه ی دوم خود را به مجله ی زن روز ارسال می کند :
مسئولین مجله زن روز ، سلام! مدتهاست که منتظر جواب شما هستم ، اما هنوز نامه ای از شما دریافت نکرده ام. قضیه ی جالبی برایم اتفاق افتاده که خدمتتان بازگو می کنم:
حدود یک هفته بعد از اینکه برای شما نامه نوشتم و در مورد هوسبازی های دختر خاله ام توضیح دادم ، شبی در خواب مردی سبز پوش را دیدم که به من گفت: امین جان! وقت ان رسیده که به دانشگاه اصلی بروی ، وقت را تلف نکن… تعبیر خواب را از روحانی مسجدمان پرسیدم و گفتند: دانشگاه اصلی همان جبهه است. الان که دارم این نامه را برایتان می نویسم عازم جبهه هستم. شاید لایق شهادت گردم و تا آمدن جوابتان به سوی معبودم پر کشیده باشم ، برای همین آدرس مدیر دبیرستانمان را میدهم که اگر جواب نامه ام را فرستادید و من در این دنیا نبودم ، به شما خبر شهادتم را بدهد. اگر هم که زنده بودم ، خودم جواب خواهم داد…
خداحافظ و التماس دعا!
برادرتان امین ۱ دی ماه ۱۳۶۵

امین چهار روز بعد از نوشتن نامه ی دوم ، در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید…

… نمی دونم چی بگم
فقط میگم خدایا! تو رو قرآنت من رو مثل امین آزمایش نکن
خدایا! اگه قراره مث امین آزمایش بشم ، تو رو قرآنت بهم معرفت یوسف پیامبر ع رو بده ، همونطور که به امین دادی
خدایا امین توی کنکور دنیا قبول شد و رفت دانشگاه ، به مدرک شهادت هم رسید ، به ما جوونای امروزی هم مدرک عاقبت به خیری بده
بسه دیگه ! به خودت قسم از گناه خسته شدیم.
دلمون میخاد در کنار تو به آرامش برسیم ، پس نذار توی دامن شیطان بمونیم…
خدایا دلمون میخاد مث امین بفهمیم لذت گناه پوچ و زود گذره
دلمون میخاد بفهمیم آرامش توی گناه نکردنه
خدایا! امین برا اینکه گناه نکنه آرزو میکرد زیبایی و ثروت نداشته باشه
اما بعضی از ما دخترو پسرای امروزی به هر دری می زنیم که خودمون رو جلو جنس مخالف زیبا جلوه بدیم
هر کاری می کنیم که دل طرف مقابلمون رو بلرزونیم
غافل از اینکه اگه دل یه جوون به خاطر رفتار ما بلرزه و به گناه بیفته ، اشک امام زمان عج جاری میشه
خدایا! چرا من اینا رو نمی فهمم؟ دستمون رو بگیر خدا
تو رو به خوبانت بهمون لیاقت امین شدن رو عطا کن….

منبع:همه باهم


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , ,
:: برچسب‌ها: شهدا , دلگان , طایفه هوت ,
:: بازدید از این مطلب : 528
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : گمنام
دو شنبه 27 بهمن 1393

خانم ربیعی همسرشهید می گوید:« رحمت اله فقط یک همسر نبود، یک دوست و همراه و در یک کلام، تافته ای جدا بافته بود. از خودگذشتگی، تعهد به کار، همسر و فرزند، ادب، وقت شناسی و نظم وانضباط، از او یک معلم اخلاق ساخته بود. اخلاق و ادبش مثال زدنی بود. یادم می آید آنقدر مبادی آداب و ماخوذ به حیا بود که هنگام خداحافظی از پدر و مادرم، عقب عقب از خانه بیرون می رفت و به آنها پشت نمی کرد. عواطف نابی داشت. بسیار دلسوز و مهربان بود. با اینکه چند سالی که  باهم زندگی کرده بودیم اما همچنان صمیمیت و عشق بین ما، حرف اول را می زد. هنوز هم با گذشت زمان غم از دست دادن او برایم تازه است و این داغ هرگز سرد نمی شود. بچه تازه متولدشده اش را هم عاشقانه دوست داشت و نامه هایی سرشار از عشق و محبت برای من و اومی فرستاد » .


:: موضوعات مرتبط: باشهدا , ,
:: برچسب‌ها: شهدا , شهدای روحانی , شهیدرحمت اله بامری , همسرشهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 967
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
سایت طایفه هوت رخشانی شهرستان دلگان: جهت درج مطالب شمامخاطبین سایت طایفه هوت رخشانی شهرستان دلگان،مطالب (زندگینامه شهدای محل زندگیتان،اخبار فرهنگی روستا،درباره روستا ومکانهای دیدنی روستای محل زندگیتان و...)خود رابه آدرس hootdalgan@chmail.irویا به سامانه پیامک 500028360533ارسال نماییدتابه نام خودتان در سایت درج گردد.....(آدرس ما درشبکه اجتماعی افسرانhttp://www.afsaran.ir/profile/hootdalganلطفا از مابازدیدنمایید). اهالی این طایفه در روستای چاه محمد غرب شهرستان دلگان مستقرهستند. جوانان زیادی از این طایفه در طول 8سال دفاع مقدس به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدندویاشهید شدند ویا جانباز،شهیدانی روحانی شهید رحمت اله وپاسدار شهیدعلی اکبروروحانی شهید دادمحمد از آنجمله اند. مذهب طایفه:مذهب همه افراد طایفه شیعه اثنی عشری می باشد. آثارمذهبی،تاریخی ،فرهنگی وگردشگری روستای طایفه:مساجدحضرت ولیعصر(عج)تاریخ ساخت1364شمسی وامام رضا(ع)،کتابخانه مسجد حضرت ولیعصر(عج)،تالاب وجنگل هیروک جنوب روستا،تپه های تاریخی رندان،صنایع دستی مثل سوزن دوزی وپولک دوزی زنان. شغل اکثرطایفه کشاورزی ودامداری است. این طایفه افرادی زیادی را داردکه مقاطع عالی تحصیلی را طی نموده اند یا درحال تحصیلندمانندمهندس شیرمحمدبامری،مهندس رسولبخش بامری،مهندس غلام محمدرخشانی،حجت السلام مصطفی وحمیدپرورش از آنجمله اند. تیره های طایفه در روستای چاه محمد:میردوستی،شهدوستی،عباسی. جمیعت طایفه:300نفر این طایفه اقوام زیادی درایرانشهر(گزهک بزمان وبمپور)،دهنو وچاه علی اسلام آباد کرمان،سرمیچ لاشار،ایرانشهرو... دارند.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

در وب سایت طایفه هوت رخشانی به چه مسائلی پرداخته شود؟

پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)