روحانی شهیدرحمت الله بامری فرزندمهیم درسال 1345 در روستای چاه محمدازتوابع شهرستان دلگان درخانواده ای کشاورزبه دنیا آمد.اودوره ابتدائی رادردبستان روستابه پایان رساندوبرای ادامه تحصیل دوره راهنمائی به مرکز بخش دلگان رفت.بعدازدوره راهنمائی باهدایت حجت الاسلام سجادی واردحوزه علمیه امام امیرالمومنین (ع)ایرانشهرگردیدوسپس جهت ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم هجرت نمودودرهمان جابودکه درسال 1364باخانمی ازقم ازدواج نمودویکسال بعدصاحب دختری گردیدکه اسم آن رافاطمه نهاد.اوچندین باربه جبهه رفت. ودرآخرین ماموریتش درمنطقه غرب کشوراشنویه کردستان توسط گروهک منافق کومله درتاریخ03/09/1366به شهادت رسید.وپیکرش بعدازچندروز دربهشت زهرا چاه محمد دفن گردید.
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند،که تودربرون چه کردی که درون خانه آیی
خاطره ای از پدرشهید:رحمت الله اخلاق پسندیده ای داشت،قرآن خوان وباخدابود.اوقرآن رانزدمادربزگش قبل ازدبستان یادگرفته بود.سفارش به دینداری وامانت داری می کردوهمیشه سعی درترویج دین داشت.
همسرشهید:انگیزه ام از ازدواج باشهیداشتغال به تحصیل درمعارف اهل بیت(ع)ومخصوصااستخاره ای که باقرآن گرفته بودم.
برادرشهیدرستم بامری:شهید درفعالیت های اجتماعی گوی سبقت را ازهمه ربوده بوداوپایه گذار مسجدحضرت ولیعصر(عج)چاه محمدبود.یادم می آیدیکی ازآشنایان سیگار می کشید،شهید به اوگفت اگرسیگار راترک نکنی من به خانه شما نمی آیم واین باعث شد که آن فرد سیگار راترک کند.
وصیت نامه شهید:تادفع فتنه مامور به جنگیم.ماموریت جنگی داریم تاقرآن بماندوباقطرهقطره خون شهداءآبیاری شود وسپس ثمردهد.امیدما این است که ازثمردرخت اسلام برای گسترش دین اسلام برتمام جهان استفاده شود.
گل اشکم شبی وا میشدای کاش،همه دردم مداوامی شد ای کاش،به هرکس قسمتی دادی خدایا،شهادت قسمت ما می شدای کاش.