نام:محمدبامری
نام پدر:نصرت
نوع ایثارگر:جانبازوآزاده
محل تولد وزندگی:هودیان دلگان
شغل قبل ازاسارت:کشاورز
شغل بعد ازاسارت:کارمنداداره ورزش وجوانان
فعالیت های حین اسارت:شرکت در کلاس های عربی،قرآن و احکام
باتوجه به اینکه جانباز وآزاده عزیزکشورمان آقای بامری به علت کسالت درشهردیگری به سرمی بردند،به صورت تلفنی وقت خوشان را دراختیارماقراردادند.
به گزارش سایت طایفه هوت رخشانی شهرستان دلگان به نقل از دلگان پرس به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن عزیزمان،خبرنگارما بایکی از این آزادگان سرافراز میهنمان مصاحبه ای به شرح زیرانجام داده است:
اول خودتان را معرفی کنید، بفرمایید که چه زمانی وارد جبهه شدید؟
جانبازآزاده محمدبامری هستم. کارمنداداره ورزش وجوانان دلگان که درفروردین ماه سال ۱۳۶۵ به خدمت مقدس سرباز در ارتش جمهوری اسلامی اعزام ودر۷تیرماه همان سال به جبه رفتم.
آقای بامری چطور شد که به جبهه رفتید؟
من حدود ۲ ماه درحال آموزش بودم؛ من رو به کرمانشاه (خاوران)معرفی کردندولی میل و علاقهام بیشتر به جبهه بودوبعدازآموزشی به صورت داوطلبانه به جبهه اعزام شدم. قبل از اسارت در عملیاتی هم شرکت داشتید؟
بله من در عملیات هائی بودم ولی متاسفانه بدلیل فراموشی ناشی از جراحات شیمیائی اسم عملیاتهارایادم نیست. ازنحوه اسارت خود برای مابگویید؟
روز عملیات(مرصاد) از معبری گذشتیم و به ۳۰ متری دشمن رسیدیم! تاظهر درگیری ادامه داشت،تا اینکه ظهر به ما دستور عقب نشینی دادند.ما تازه اول معبر مین از سمت عراقی ها بودیم،ساعت ۱۲ ظهر بود،با توجه به جراحت کمی که برداشته بودم حال مساعدی نداشتم به هر حال همه بچه های زخمی بخاطر بمباران عراق و در معبر جامانده و محاصره شده بودیم.گرمای مرداد ماه بود وبچه ها رمقی نداشتند ازیک سو درگیری بامنافقین وازیک سو حمله ناجوانمردانه منافقین وازسوئی پاتک سنگین عراقیهابه همراه شیمائی باعث این شده بود که مسئولین دستور عقب نشینی بدهند ودرهمین حین بود که این حقیربه همراه تنی چند ازدوستان وهمرزمانم اسیرشدیم. شماچند سال اسیر دشمن بودید؟
من حدود۲سال و۶ماه دراسارت بودم. کلا در اردوگاه چند نفر بودید و فرمانده اردوگاه شما چه کسی بودند؟
مادرحدود۶۰۰نفر بودیم، فکرکنم فرمانده اردوگاه آقای سرهنگ نگاری یانگارستانی بودند. خاطره ای از دوران اسارت خود بگویید؟
بزارید خاطره جانبازی خودم را که درهمان اسارت برایم اتفاق افتادبرای شما تعریف کنم:دریکی ازشبهای سرد زمستانی سال۱۳۶۸که تب شدیدی داشتم واحساس تشنگی شدیدی برمن غلبه کرده بود وباتوجه به سهمیه بندی آب برای اسرا توسط مسئولین عراقی کمپ اسرا،ازسربازعراقی به اسم خبابی درخواست آب جهت رفع عطش تشنگیم نمودم که آن سربازبه جای دادن آب نوشیدنی به اینجانب ،من را به سالن اردوگاه برده ومجبورم کرد که وضعیت سینه خیز بگیرم و او روی کمرمن ایستادوگفت که درهمان حالت سینه خیز بروم وبا کابلی که در دستش بود برروی سروصورت من می زد،بعدازشکنجه این سرباز وصبح روز بعد که از خواب بیدارشدم متوجه شدم که درچشمانم احساس درد وجائی را نمی بینم وبه دلیل اینکه من رو بعد از چند روز به بهداری بدون امکانات اردوگاه بردنداین باعث شد که چندین درصدسو چشمانم را ازدست بدهم وبه مقام جانبازی نائل آمدم. ازکسانی که باشمادراسارت هم بند بودنداسم چه کسانی یادتان هست؟
آقایان مرادبخش دامنی،گلمحمد ریگی،علی خورشیدی وبعضی ازسایر رزمنده ها که متاسفانه یا اسم ویا نام خانوادگی آنها رایادم نیست. تلخترین زمان اسارت ،چه لحظه بود؟
تلخترین لحظه اسارات همان لحظه ای بود که خبر ارتحال امام(ره)را از رادیوئی که عراقی درهامن روز خبر نصب کرده بودندشنیدیم. شمادرچه سالی از اسارت آزادشدید؟
من درسال۱۳۶۹با اولین گروه از آزادگان سرافرازمیهنمان آزادشدم. آقای بامری اگر دوباره با همین وضعیت حال برگردیم به سال ۱۳۶۵،آیا شما حاضری دوباره برویدجبهه واز انقلاب دفاع کنید؟
به والله با اینکه سو چشمانم تاحدود زیادی از دست رفته ولی هر لحظه ولی امرمسلمین جهان دستور جهادبدهدهرکجاکه نیاز باشدحاضرم جانم رافدای اسلام ومیهن عزیزم بکنم. چه سخنی بامسئولین دارید؟
سخنم با مسئولین اینه که به خاطرخداکارکنندوحواسشان باشدکه جهت آسودگی ما وآبیاری درخت انقلاب خون هزاران شهید ریخته شده است. اگرسخن یاحرفی برای جوانان داریدبیان کنید؟
خون شهداءراپایمال نکنندومواظب عزت وشرف مملکتشان باشند. ودر آخر؟
برای سلامتی رهبرم امام خامنه ای صلوات.(اللهم عجل الولیک الفرج)
مدیر جهاد کشاورزی دلگان گفت: بیش از 750 هکتار از زمین های کشاورزی این شهرستان در سال زراعی 94-93 به کشت دانه روغنی کلزا اختصاص یافته است که نسبت به سال گذشته 35 درصد افزایش را نشان می دهد.
یارمحمد بامری پیش بینی کرد: کشاورزان دلگانی از این سطح زیر کشت بیش از هزار و ۵۰۰ تن کلزا برداشت کنند.
وی گفت: ۱۵۰ نفر به طور مستقیم در کار کاشت، داشت و برداشت محصول کلزا در دلگان اشتغال دارند.
وی علت افزایش سطح زیر کشت کلزا را خرید تضمینی این محصول از سوی دولت و سود دهی بالای آن عنوان کرد.
مدیرجهاد کشاورزی دلگان زمان کاشت کلزا را آبان ماه ذکر کرد و گفت: برداشت این محصول پس از یک دوره صد روزه در فروردین ماه آغاز می شود.
بامری گفت: محصول کلزا دلگان به کارخانجات روغن کشور عرضه می شود.
مدیر جهاد کشاورزی دلگان گفت: کار برداشت ماهیان گرمابی از 35 استخر دو منظوره در این شهرستان آغاز شد.
یارمحمد بامری رئیس جهاد کشاورزی دلگان افزود: دلگان با داشتن آب و هوای مساعد از جمله مناطق پرورش ماهیان گرمابی در سیستان و بلوچستان بحساب می آید بطوریکه در اردیبهشت ماه امسال بیش از ۴۵ هزار قطعه بچه ماهی در استخرهای این شهرستان رها سازی شده است.
وی دوره پرورش ماهی در دلگان را هفت تا ۹ ماه دانست و پیش بینی کرد از استخرهای پرورش آبزیان این شهرستان بیش از ۵۰ تن ماهی برداشت شود.
وی با بیان اینکه ۱۲۰ نفر به کار پرورش ماهی در دلگان اشتغال دارند، افزود: ماهیان گرمابی از نوع کپور، آمور و فیتوفاک در دوره پرورش به وزن دو تا سه کیلوگرم می رسند.
مدیر جهاد کشاورزی دلگان گفت: کشاورزان می توانند با ساخت استخر در کنار کار کشاورزی به پرورش ماهی نیز مشغول شوند و نقش مهمی در تولید گوشت سفید داشته باشند.
بامری گفت: بچه ماهی به صورت رایگان در اختیار پرورش دهندگان قرار می گیرد.
هوشنگ بامري فرماندار شهرستان دلگان اظهار داشت:حماسه نه دي ماه حضور عاشورايي مردم حماسه ساز و ولايتمدار ايران اسلامي در راهپيمايي سال88 و نقطه عطفي در تاريخ انقلاب و برگ زرين ديگري در افتخارات مرد و زن ايراني به حساب مي آيد.
وي با اشاره به بهترين تعريف از حماسه نه دي افزود:حماسه نه دي ماه،روز بصيرت وميثاق امت با ولايت و نماد عزت واستقلال مردمي است كه تا پاي جان براي حفظ اصول اسلام وآرمان هاي انقلاب ايستاده اند وبا صداي رسا اعلام كردند كه اگر دشمن در برابر دين آنها بايستد در برابر تمام دنياي آن ها خواهند ايستاد.
مردم ايران نشان دادند كه دشمنان خود را به خوبي مي شناسند وهرگز فريب حيله ها ونيرنگ هاي انان را نميخورند
بامري با اشاره به نقش براب شدن توطئه دشمنان در اين روز گفت:مردم ايران در اين روز نشان دادند كه مردمي با بصيرت هستند و در ميان گرد و غباري كه فتنه گران به پا كرده اند هرگز نه راه گم مي كنند ونه دست از رهبر واقعي كه همانا ولايت فقيه است،برمي دارند وحضور يكپارچه مردم،بصيرت و آگاهي نسبت به دشمني دشمنان ودفاع از انقلاب وتبعيت از ولايت و نظام مقدس جمهوري اسلامي و حركت در مسير شهدا براي بقاي انقلاب بود در نتيجه توطئه هاي دشمنان به خوبي خنثي شد.
در پايان هدف اصلي فتنه گران را مبارزه با اصل ولايت فقيه عنوان نمود وافزود:مهم ترین پیام مردم در خلق حماسه بزرگ نهم دی این بود که در مقابل دشمنان جمهوري اسلامي در كنار ولايت خواهند ماند.
بامری ، از طوایف بلوچستان ، نیم کوچنده و ساکن جنوب شرقی ایران . مرکز اصلی این طایفة مستقل ، منطقة عمومی دَلگان ، عمدتاً مغرب بمپور * تا هامون جازموریان است (فیروزان ، ص 33) لیکن گروههای دیگری با نام همین طایفه ، در شهرستانهای کهنوج (سازمان برنامه و بودجه ، 1363 ش ، ج 5، بخش 16، ص 154)، خاش (مرکز آمار ایران ، ص 27)، زابل ، و حتی بلوچستان پاکستان شناسایی شده اند (افشار سیستانی ، ص 122ـ127).
بامریها، و به طور کلی اغلب عشایر بلوچستان ، به علّت اوضاع طبیعی حاکم ، اغلب فاقد ایل راه مشخص اند و مسیر کوچی کوتاه دارند که از چند ده کیلومتر بیشتر نیست . شاید به همین دلیل است که ، برخلاف ایلهای سلسله جبال زاگرس ، عشایر بلوچ ، از جمله بامریها، از حد طایفة مستقل فراتر نمی روند و به هیچیک از آنها ایل گفته نمی شود (سازمان برنامه و بودجه ، 1356 ش ، ص 75).
به گفتة سردار نواب خان ، بزرگ طایفة بامری ، زادگاه و خاستگاه اصلی این طایفه بم و نرماشیر* کرمان است . آنان در زمان حکومت قاجاریه ، به دشت دلگان مهاجرت کرده ، سپس بر اثر تنگدستی و برای تأمین منابع جدید معیشت ، به بمپور، خاش ، غرب جازموریان ، سیستان و مناطق دیگر روی آورده اند.
دشت دلگان سابقاً شامل دهستانی به همین نام و قسمتی از بخش بَزمان بوده است (همان ، ص 1). در تقسیمات اخیر، دلگان بخش مستقلی است . نواحی شمالی دشت دلگان به علت وجود سنگلاخهای ناشی از سیلابهای کوهستان بارز، بهرة چندانی از پوشش گیاهی ندارد؛ در حالیکه نواحی جنوبی و جنوب غربی دشت به حدی پوشیده از کهور و کهورک است که جنگل «چاه هاشم » نامیده می شود. با این وصف ، در اینجا
«تنها حیوانی که از لحاظ مواد غذایی در مضیقه نیست شتر است ... نخل بیشتر از هر درخت دیگری در نقاط مختلف این منطقه یافت می شود» (همان ، ص 17ـ 18). غنای آب زیرزمینی و وضع پستی و بلندی منطقه ، به عشایر ساکن منطقه امکان داده است که به کمک قنات و چاههای دستی (دولاب ) آب فراهم کنند.
بامریها مقتدرترین و پرجمعیت ترین طایفة دشت دلگان هستند و چند طایفه با پایگاههای متفاوت اجتماعی و حتی نژادی به آنها وابسته اند. طوایف وابسته ، با همة گوناگونی و تعارضات ، کل منسجم و متوازنی می ساخته اند و هر طایفه در این کل ، وظیفة خاصی به عهده داشته است و امروزه نیز جایگاه کنونی هر طایفه را وظیفة سابق آن ، که کم و بیش بر جای است ، تعیین می کند (همان ، ص 1).
این طوایف به علت مقتضیات گوناگون سیاسی ، نظامی ، اقتصادی ، با پیوندهای خویشاوندی سببی یا مناسبات اقتصادی ، به یکدیگر نزدیک شده اند و از آنجا که قدرت و حاکمیت در خانوادة بامریها ریشه داشته ، مجموعة طوایف به نام بامری معروف شده است .
از آنجایی که انسجام ایلی در این دیار، وجود ندارد و تغییر و تحول در سطح تیره ها زیاد است ، منابع مختلف ، رده های تقریباً متفاوتی را، زیر نام طایفة بامری ، دسته بندی کرده اند. مهمترین منبع ، که منابع دیگر از آن سود جسته اند، بررسی ایلات و عشایر بلوچستان است که دفتر آبادانی مناطق عشایری وزارت آبادانی و مسکن در حدود 1350 ش چاپ کرده است . در این منبع جمعیت طایفة بامری 000 ، 13 تن ، و در جای دیگر 000 ، 18 تن ، برآورد و در 28 تیره ، بدین شرح رده بندی شده است : روْدین زَهی ] نوابی [ ، دُروش زهی ، جمشید زهی ، فولاد زهی ، دُرَّکی ، قنبرزهی ، میرکا زهی ] میرَک زهی [ ، تاجو زهی ، عبداللهی ، سائی ، جمشید زهی ] تکراری [ ، شهداد زهی ، خانی زهی ، جَنگو زهی ] ؟ [ ، حُوت رِکشانی ، کُنار زهی ، یوسف زهی ، حیدر زهی ، بامری ، فَراری ، دُرانی ، مَکسانی ، بُوخَیر زهی ، دِکالی ، حُوت عباسی ، تابِکی ، مالکی ، نَوابی ، رودین زهی .
از کل طوایف 10% در مناطق گُل مورتی ، مفیدی و بزمان ساکن بوده اند و بقیه تقریباً در فاصله ای به طول هشتاد کیلومتر در مناطق ییلاقی جبال ، کوهستان هُودیان و شمال دشت دلگان و مناطق قشلاقی جنوب سلسلة هودیان و دشت دلگان کوچ می کرده اند (ایران . وزارت آبادانی و مسکن ، ص 30، 39).
براساس بررسی 1356 در دشت دلگان ، مرکز اصلی بامریها، طایفة عبداللهی و بامری از تبارهایی جداگانه دانسته شده ، «اما بنا به مقتضیات گوناگون سیاسی ـ نظامی گذشته ، از طریق پیوندهای سببی به یکدیگر وابسته شده اند که از میان طوایف فروتر یعنی غلامها، داودیها، هودیانی ها و جَطّها... به نحوی یکسویه پیوند یافته اند؛ بدین قرار که از آنان زن می گرفته ، اما زن نمی داده اند» (سازمان برنامه و بودجه ، 1356 ش ، ص 132). براساس همین بررسی ، تیره های اصلی طایفة بامری ، رودین زهی ، میرک زهی ، حیدر زهی ، شهداد زهی و فولاد زهی هستند و تیره های جنگو زهی ، خاکی زهی ، تاجو زهی ، شاهو زهی ، کنار زهی و جمشید زهی ، منسوب به طایفة عبداللهی .
در بررسی 1363 از بامریهای غرب جازموریان ، محدودة شهرستان کهنوج ، حدود دوازده تیره از بامریها (هوت و جازی ...) در 31 هَلْکْ ( رجوع کنید به دنبالة مقاله ) و 320 خانوار و 862 ، 1 نفر شناسایی شده است که الگوی زیستی متمایز از سایر طوایف کوچ رو منطقة ] = حوضة [ آبریز غرب جازموریان داشته اند. (سازمان برنامه و بودجه ، 1363 ش ، ج 5، بخش 16، ص 166). تیره های طایفة بامری ، در غرب جازموریان ، عبارت بوده اند از: دُرّکی ، جلگه ای ] ؟ [ ، سیفعلی ، جازی ، هیچُو، مُوریازاده ، جمشید زهی ، فولاد زهی ، هوت ، لَرِجازی ، دِهْمیری و دروش زهی (همان ، ج 5، بخش 16، ص 170).
نتایج تفصیلی سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچندة 1366، بامریهای کوچندة ایرانشهر 222 خانوار با 144 ، 1 نفر و بامریهای کوچندة خاش را 105 خانوار با 502 نفر برآورد کرده است (مرکز آمار ایران ، ص 27).
طایفة بامری به اجزای کوچکتری تقسیم می شود. طوایف بلوچ برای این اجزا، اصطلاحات مختلفی دارند؛ ازجمله : «رَنْدْ»، «بَراسْ رَند»، «ذات » و «شَلْوارْ» که همة آنها معادل اصطلاح تیره در طوایف و عشایر دیگر است . در طایفة بامری اصطلاح ذات بیشتر از دیگر معادلهای آن استعمال می شود. بعد از ذات ، کوچکترین واحد خویشاوندی هَلْکْ است . هلک معلول دو عامل است : عامل اقتصادی و عامل خویشاوندی . تعریف هلک چنین است : «مجموع خانوارهایی که به عنوان واحد همکاری اقتصادی و از طریق شبکة خویشاوندی به یکدیگر نزدیک می شوند» (سازمان برنامه و بودجه ، 1356 ش ، ص 133).
طایفة بامری ، در سلسله مراتب اجتماعی طوایف دشت دلگان و اطراف آن ، از لحاظ قدرت سیاسی ، نظامی و
اقتصادی ، در رأس بوده است . عنوان سرداری ویژة این طایفه و در تیرة رودین زهی (نوابیها) موروثی است . شجره نامة سرداران طایفة بامری ، از این تیره ، بدین شرح بوده است : میردولت خان ، میردرّا شهدوست خان ، سرتیپ نواب خان ، زمان خان و نواب خان (سردار کنونی ). هر چند که اکنون عنوان سرداری رسمیت ندارد و سردار در مقام سرپرست طایفه شناخته می شود امّا تیره ها و طوایف همچنان این عنوان را به کار می برند (همان ، ص 136).
بامریها در ابتدا، برای حفظ استقلال طایفة خود، مبارزات سخت و ادامه داری با دیگر طوایف و سرداران بلوچ کرده اند، تمایزات فرهنگی نیز موجب ادامة این مبارزات می شده است . طولانیترین و سخت ترین جنگ قبیله ای بامریها در فاصلة 1280 تا 1290 ش رخ داده است . طرفهای دیگر این درگیری قبیله ای ، تقریباً مجموع طوایف سنّی مذهب مناطق بلوچستان سرحدی و مکران و در رأس آنها طایفه بارَکزَهی و شیران زهی به رهبری بهرام خان و سعیدخان بوده است . این جنگهای قبیله ای حدود هشت سال طول کشید و بامریها به رغم جمعیت کم و امکانات محدود مقاومت کردند. سردار بامریها در آن زمان سرتیپ نواب (جدّ نواب خان فعلی ) بوده است .
برخی از آگاهان ، عامل اصلی اختلافات گذشتة بامریها و طوایف دیگر بلوچ را انگیزه های مذهبی می دانند و برخی نیز به توسعه طلبی این طایفه و تعارض با قدرت محلی سرداران و حاکمان محلی بلوچ اشاره می کنند.
حدود سال هشتم این درگیری ، شیوع وبا در سیستان و بلوچستان موجب مرگ عدة بسیاری از جمله یارمحمد و جلال ، پسران سرتیپ نواب خان ، شد. بیماری وبا و خستگی از جنگی طولانی و بیهوده ، موجب شد که سرتیپ نواب خان به بهرام خان و دوست محمدخان بارکزهی مراجعه و درخواست صلح نماید که پذیرفته شد و از آن زمان تاکنون نوعی مدارا و همزیستی میان آنها حکمفرماست .
یکی از وقایع مهم ، مدتی قبل از شیوع وبا، درگیری یارمحمد با سلطانی هندی ، از نمایندگان دولت انگلیس و صاحب اقتدار در شهر بم بود. در این درگیری ، سلطان هندی به دست یارمحمدخان کشته شد. امروزه نیز اشعاری راجع به این واقعه وجود دارد.
بامریها، اغلب شیعه مذهب اند، و ازدواج ، طلاق ، سوگواری و دیگر مراسم ایشان ، با دیگر طوایف بلوچ سنّی مذهب ، تفاوت دارد و به علّت مذهب ، زادگاه و همسایگی و تماس با طوایف مقیم استان کرمان و شرق جازموریان از لحاظ فرهنگی با سایر طوایف بلوچ ، تفاوتهایی دارند. با این حال ، به گفتة کمال الدین غراب بین آنها و سنّیان اختلاط و آمیزش صورت می گیرد (ص 148، 150).
بامریها، بلوچی صحبت می کنند ولی لهجة آنها که خود نیز دارای دو گویش است ، با لهجه های سایر طوایف تفاوتهایی دارد. دو گویش لهجة بامریها، بیش از بلوچی ، شبیه فارسی است .
منابع : ایرج افشار سیستانی ، عشایر و طوایف سیستان و بلوچستان ، تهران 1370 ش ؛ ایران . وزارت آبادانی و مسکن . دفتر آبادانی مناطق عشایری ، بررسی ایلات و عشایر بلوچستان ؛ جغرافیای استان سیستان و بلوچستان ، تهران 1368 ش ؛ سازمان برنامه و بودجه . گروه مطالعات هامون ، مطالعة جامع توسعة اقتصادی اجتماعی حوزة غرب جازموریان ، ج 5، 1363 ش ؛ سازمان برنامه و بودجه . مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان ، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان ، 1356 ش ؛ کمال الدین غراب ، بلوچستان یادگار مطرود قرون ، تهران 1364 ش ؛ ت . فیروزان ، «دربارة ترکیب و سازمان ایلات و عشایر ایران »، در ایلات و عشایر ، تهران 1362 ش ؛ مرکز آمار ایران ، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچندة 1366: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1367 ش .
/ ابراهیم موسوی نژاد /
روحانی شهیدرحمت الله بامری فرزندمهیم درسال 1345 در روستای چاه محمدازتوابع شهرستان دلگان درخانواده ای کشاورزبه دنیا آمد.اودوره ابتدائی رادردبستان روستابه پایان رساندوبرای ادامه تحصیل دوره راهنمائی به مرکز بخش دلگان رفت.بعدازدوره راهنمائی باهدایت حجت الاسلام سجادی واردحوزه علمیه امام امیرالمومنین (ع)ایرانشهرگردیدوسپس جهت ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم هجرت نمودودرهمان جابودکه درسال 1364باخانمی ازقم ازدواج نمودویکسال بعدصاحب دختری گردیدکه اسم آن رافاطمه نهاد.اوچندین باربه جبهه رفت. ودرآخرین ماموریتش درمنطقه غرب کشوراشنویه کردستان توسط گروهک منافق کومله درتاریخ03/09/1366به شهادت رسید.وپیکرش بعدازچندروز دربهشت زهرا چاه محمد دفن گردید.
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند،که تودربرون چه کردی که درون خانه آیی
خاطره ای از پدرشهید:رحمت الله اخلاق پسندیده ای داشت،قرآن خوان وباخدابود.اوقرآن رانزدمادربزگش قبل ازدبستان یادگرفته بود.سفارش به دینداری وامانت داری می کردوهمیشه سعی درترویج دین داشت.
همسرشهید:انگیزه ام از ازدواج باشهیداشتغال به تحصیل درمعارف اهل بیت(ع)ومخصوصااستخاره ای که باقرآن گرفته بودم.
برادرشهیدرستم بامری:شهید درفعالیت های اجتماعی گوی سبقت را ازهمه ربوده بوداوپایه گذار مسجدحضرت ولیعصر(عج)چاه محمدبود.یادم می آیدیکی ازآشنایان سیگار می کشید،شهید به اوگفت اگرسیگار راترک نکنی من به خانه شما نمی آیم واین باعث شد که آن فرد سیگار راترک کند.
وصیت نامه شهید:تادفع فتنه مامور به جنگیم.ماموریت جنگی داریم تاقرآن بماندوباقطرهقطره خون شهداءآبیاری شود وسپس ثمردهد.امیدما این است که ازثمردرخت اسلام برای گسترش دین اسلام برتمام جهان استفاده شود.
گل اشکم شبی وا میشدای کاش،همه دردم مداوامی شد ای کاش،به هرکس قسمتی دادی خدایا،شهادت قسمت ما می شدای کاش.
سایت طایفه هوت رخشانی شهرستان دلگان:
جهت درج مطالب شمامخاطبین سایت طایفه هوت رخشانی شهرستان دلگان،مطالب (زندگینامه شهدای محل زندگیتان،اخبار فرهنگی روستا،درباره روستا ومکانهای دیدنی روستای محل زندگیتان و...)خود رابه آدرس hootdalgan@chmail.irویا به سامانه پیامک 500028360533ارسال نماییدتابه نام خودتان در سایت درج گردد.....(آدرس ما درشبکه اجتماعی افسرانhttp://www.afsaran.ir/profile/hootdalganلطفا از مابازدیدنمایید).
اهالی این طایفه در روستای چاه محمد غرب شهرستان دلگان مستقرهستند.
جوانان زیادی از این طایفه در طول 8سال دفاع مقدس به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدندویاشهید شدند ویا جانباز،شهیدانی روحانی شهید رحمت اله وپاسدار شهیدعلی اکبروروحانی شهید دادمحمد از آنجمله اند.
مذهب طایفه:مذهب همه افراد طایفه شیعه اثنی عشری می باشد.
آثارمذهبی،تاریخی ،فرهنگی وگردشگری روستای طایفه:مساجدحضرت ولیعصر(عج)تاریخ ساخت1364شمسی وامام رضا(ع)،کتابخانه مسجد حضرت ولیعصر(عج)،تالاب وجنگل هیروک جنوب روستا،تپه های تاریخی رندان،صنایع دستی مثل سوزن دوزی وپولک دوزی زنان.
شغل اکثرطایفه کشاورزی ودامداری است.
این طایفه افرادی زیادی را داردکه مقاطع عالی تحصیلی را طی نموده اند یا درحال تحصیلندمانندمهندس شیرمحمدبامری،مهندس رسولبخش بامری،مهندس غلام محمدرخشانی،حجت السلام مصطفی وحمیدپرورش از آنجمله اند.
تیره های طایفه در روستای چاه محمد:میردوستی،شهدوستی،عباسی.
جمیعت طایفه:300نفر
این طایفه اقوام زیادی درایرانشهر(گزهک بزمان وبمپور)،دهنو وچاه علی اسلام آباد کرمان،سرمیچ لاشار،ایرانشهرو... دارند.